چند پیکسل کتاب

کتاب فروشی ها مملو از کتاب های جدید و قدیمی هستند که مانند جامعه انسانی، از رنگ ها و طرح ها و تفکرات گوناگون تشکیل شده اند. کتاب های امروزی، در نگاه نخست، با تصویرشان سخن می گویند و تو را صدا می زنند. بعد از آن است که خود را معرفی می کنند و سپس شروع به سخن گفتن می کنند. یکی از کتاب های امروزی، قیدار است. در ادامه، ظاهر زیبا و شکیل این کتاب را که از آثار آقای مجید کاشانی است، مورد بررسی قرار می دهیم. 

 

 

قیدار یک کتاب قهوه ای رنگ است. رنگ کلی طرح جلد، با حال و هوای داستان رضا امیرخانی سنخیت دارد. استفاده به اندازه از سایه در اطراف پس زمینه و روشن بودن مرکز صفحه، باعث حرکت رنگ قهوه ای و پرانرژی شدن طرح جلد کرده است. همچنین رنگ قهوه ای، با تنها شی داخل تصویر یعنی زنگی فلزی که در زورخانه ها مورد استفاده مرشد است، طیف یکپارچه و یکدستی را به رخ می کشد. نوشته های روی جلد سفید هستند تا با اختلاف رنگی (contrast) که با پس زمینه دارد، به خوبی دیده شود و یک دستی رنگ را در تمام طرح حفظ کند. 

قیدار در نگاه اول هر کسی را جذب می کند. رنگی شاداب و پرانرژی، طرحی ساده، خلوت و داستانی. انتخاب زنگ مرشد، برای طرح جلد این کتاب داستانی بسیار مناسب است. داستان در مورد جوانمردی به نام قیدار است که هم دوره مرحوم تختی و شخصیت‎های پهلوان مسلک زمان خود بوده است. در زورخانه ها، زنگ وسیله ای پراستفاده است که مرشد از آن برای ورود و خروج و عرض ارادت استفاده می کند. با اینکه زنگ در داستان قیدار جایگاه خاصی ندارد و تا آنجایی که نگارنده به یاد دارد، اشاره خاصی به آن نمی شود، ولی برای معرفی حال و هوای کتاب و القای محتوا، بسیار دقیق و حرفه ای است. زنگ، رنگی طلایی دارد و زنگ زدگی و نوری که بر روی آن افتاده است نشان از واقعی بودن تصویر می دهد. طراح جلد، به همین اکتفا نکرده است و با چند سایه در امتداد زنگ، آن را به حرکت درآورده است. اگر چه به خاطر این انتخاب، تصویر کمی تار شده است و در نگاه اول خیلی دلچسب نیست ولی به مرور زمان این ضعف طبیعی جای خود را به قوت حرکت زنگ می دهد و دیگر به چشم نمی‎آید.

 بگذارید کمی در مورد عنوان کتاب و چیدمان آن صحبت کنیم. در نگاه کلی، جایگاه، نوع قلم، اندازه، رنگ و چیدمان رضایت بخش و دل نشین است و با تصویر داخل طرح جلد، هم خوانی دارد.

 

 

نام کتاب یعنی واژه «قیدار»، با قلم زر (b zar) نوشته شده است. قلمی نسبتا قدیمی که در صنعت چاپ و نشر بسیار استفاده می شده است و امروز با ورود قلم های جدید کمی دچار فراموشی شده است. کلمه قیدار با این قلم شکل خوب و ساده ای پیدا کرده است. آقای کاشانی کمی در چیدمان حروف دست برده است تا جایی هم برای نام نویسنده در زیر عنوان پیدا کند. نام نویسنده یعنی رضا امیرخانی، با خط معلی و کاملا متفاوت از عنوان بالا و در اندازه ای کوچکتر دیده می شود. با توجه به کتاب های دیگر این نویسنده، متوجه می شوید که نام ایشان همیشه به همین شکل و در واقع به مانند یک نشان (logo) بر روی طرح جلد استفاده می شود. خط معلی، خط ویژه ای است که عمر کوتاهی دارد و بحث و بررسی جداگانه ای می طلبد. به هر حال نام نویسنده خوانا و زیبا است و تفاوتش با عنوان کتاب مشکل ساز نیست. عنوان کتاب، نام نویسنده و نشان ناشر و طراح جلد همگی در کنار هم و با فاصله اندک چیده شده است تا پس زمینه و طرح کلی روی جلد خلوت و ساده دیده شود. 

 

 

عطف این کتاب، حجمی حدود 300 صفحه را نشان می دهد که رنگی یکدست و برگرفته از رو و پشت جلد دارد و عنوان کتاب و نام نویسنده بر روی آن نقش بسته است. نکته قابل توجه این است که آقای کاشانی نام نویسنده را با قلمی غیر از خط معلی بر روی عطف آورده است. احتمالا به این خاطر است که با کوچک شدن رضاامیرخانی معلی، خوانایی آن سخت می شود.

 

پشت جلد رنگی مانند روی جلد دارد و تصویر نویسنده و برشی از متن کتاب، کاملا ساده و به رسم کتاب های امروزی دیده می شود. رضا امیرخانی چهره ای دل نشین دارد ولی عکس کوچک پشت جلد اصلا جذاب نیست. به سلیقه نگارنده، شاید تنها نقط ضعف این طرح جلد همین نکته باشد.

 

  

مروری کوتاه هم بر صفحه بندی و ظرایف داخل کتاب داشته باشیم. به طور کلی، از صفحه نخست تا انتهای کتاب، صفحات ظاهری بسیار ساده و بدور از هر خط و نگار هستند. به نام خدا، نام نویسنده و تکرار نام کتاب همگی چپ چین شده اند. 

 

 

شناسنامه و اطلاعات فیپا وسط چین و منظم هستند. متأسفانه در اکثر کتاب های فارسی، حتی گاهی در کتبی که صفحه بندی حرفه ای و ممتازی دارد، اطلاعات فیپا با بی نظمی و بی سلیقگی درج می شود.

 

 

فهرست کتاب ساده است و فاصله بین فصل های کتاب و شماره ی صفحات، به خلاف عرف، از کاراکتر اسلش / به جای خط یا نقطه چین یا فضای خالی استفاده شده است که دلیل آن نامشخص است. کسانی که شناخت کافی به نویسنده این کتاب یعنی آقای رضا امیرخانی دارند مطلع هستند که شخص ایشان وسواس خاصی بر روی رسم الخط کتاب و تمامی ریزه کاری های دیگر آن دارد و هر عنصر متفاوتی دلیل خاصی دارد. در مقدمه کتاب آمده است:
اشاره:
«رسم الخط این کتاب منطبق با دیدگاه مؤلف است.»
غیر از کاراکتر اسلش، نکته دیگری که به چشم می آید، استفاده از کوتیشن " به جای گیومه » در تمام متن کتاب است که برای آن نیز دلیل قانع کننده ای پیدا نکردیم.

 

 

حاشیه صفحات، سرصفحه و شماره و تورفتگی پارگراف، عناوین و بقیه جزییات، ساده و مطابق با عرف است. قلم متن اصلی نیز زر (b zar) می باشد و فاصله بین خطوط و کلمات نیز استاندارد می باشد. به نظر می آید اگر فاصله بین پاراگراف ها کمی بیشتر بود، خوانایی و گردش بین صفحات اندکی لذت بخش تر بود.

 

 

 

بخش های مختلف داستان، به انتخاب نویسنده توسط یک نقطه بزرگ یا یک مربع جدا شده اند. کاملا ساده.

نهایتا باید گفت که قیدار کتاب زیبا و خوش رنگ و لعاب و ساده ای است که امتیازی خوبی از ما دریافت می کند. 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی